صاحب نیوز؛ محمدرضا شاه رجبیان/زمانی حرف از دهکده جهانی به میان آمده بوده، دهکدهای که دیگر هیچ فاصلهای میان افراد و اشخاص نمیگذارد و تجمیع کل جهان در نقطهای را در بر خواهد داشت؛ اندک زمانی از این سخن نگذشته بود که شنوندگان آن صاحب سخن را مورد نیش و کنایه قرار میدادند و تاب گنجایش چنین واقعیتی را نداشتند.
اما امروز در جهان ارتباطاتی قرار گرفتهایم که هر سخنی کمتر از کسری از ثانیه قابلیت انتشار و نشر میان جوامع و ملتهای مختلف به خود میگیرد و البته در جهانی که با ظهور تمدن نوین رسانهای مواجه است شدت فریاد سخنور نیست که شعاع گستره سخن او را میگستراند بلکه میزان شناخت و همبانی سخنور از دنیای ارتباطات است که میتواند گستره سخن او را وسیع و وسیعتر کند.
موضوع شگردهای رسانه و ترفندهای مدیریت افکار عمومی ازجمله اصلیترین محورهایی هست که صاحبان قدرت و رسانه توجه ویژهای نسبت به آن دارند و مداوم در جهت ارضاء اهداف خود در جهت کسب آن فعالیت میکنند.
واژه استعمار در قالب تمدن رسانههای نو، تحت علوم ارتباطاتی به وضوح در فرهنگها و ملتهای مختلف در حال پیادهسازی است بدون آنکه کمتر کسی به آن توجه داشته باشد؛ در هرلحظه و هر روز و سال به طرق مختلف تصمیمگیریهای وی از خطوطی که رسانهها و وسایل ارتباط جمعی ترسیم میکنند میگذرد.
میزان درک و فهم این مسئله را با بررسی کمّی و کیفی فرهنگها و آدابورسوم در جوامع غربی (و نه حتی در جوامع شرقی و اسلامی که مبدعان این تکنولوژی نیستند) به وضوح میتوان دید و آن را لمس کرد.
استعمارگری حوزه رسانه و خبر امروز ریشه در سطوح جامعه ما دوانده است که از دستگاه ویدئو دهه ۶۰ و ۷۰ هم خطرناکتر است و صدالبته آن موقع باید ویدئو را در زیر پتو و ملحفه این طرف و آن طرف میکردند اما امروز رسانه و خبر در هرلحظه و هر مکان آزادانه مورد استفاده قرار میگیرد بدون آنکه نظارت و محدودیتی بر ساختار آن صورت گیرد.
کمرنگ شدن بینش عمیق
صاحبان رسانه امروز هرچه از خلاقیتهای خود و تکنیکهای رسانهای در حوزه خبر بیشتر استفاده می کنند به همان میزان هم گام های بلندتری را در مسیر کمرنگتر کردن عقل و خرد مردم و کاهش آگاهی آن ها در مسائل جامعه برداشته اند و این مهم ازجمله دلایلی است که گاه و ناگاه شاهد تغییرات رادیکالی و برخوردها یا رویکردهای سطحی و کوتهبینانه در بین اقشار مختلف مردم با مسائل مختلف هستیم.
نقش رسانهها بهویژه رسانههای خبری در ایجاد تفرقه و گسل اجتماعی بین مردم کم نیست، هرچند مجموعهای خود را حامی و مدافع حقوق مردم بداند اما ذاتاً به دلیل پشتیبانیهای گروهی و بعضاً سیاسی که از رسانهها و صاحبان آن میشود بالاخره رسانه منافع خویش را بر منافع مردم ترجیح میدهد؛ پس از رسانه و بهخصوص صاحبان آن نمیتوان انتظار ایجاد همبستگی و اتحاد در بین مردم را داشت.
با همین تفاصیل کوتاه و اندک نیز میتوان به این نتیجه رسید که تا زمانی که جهانبینی افراد نسبت به ابزارهایی که در دست خود دارند اصلاح نشود و مردم نیز به دید جامعی از تمدنهای حاکم در تاریخ زمان خود نرسند هیچگاه هیچ رسانه و پدیده ارتباطی نمیتواند آنها را در کنار هم و در فضایی تحت عنوان دهکده جهانی گردهم بیاورد.
رسانهها یا هر وسیله ارتباطی دیگر شاید فاصلههایی را در مواردی برای انسان کوتاه کند و خدماتی برای آن در بر بگیرد اما حاجت طلبی و راه گشایی از این ابزار برای رسیدن به افقی که از اهداف مادی خارج است توسط آن نه تنها ممکن نیست بلکه هر مقدار توسل به آن برای حل مشکلات نیز موجب افزایش خطا در رسیدن به مسیر اصلی خواهد بود… .
انتهای پیام/ ندای اصفهان/ ی
دیدگاه شما