به گزارش صاحب نیوز؛ در بررسی تاریخ جوامع بشری دیده می شود که اغلب انسانها فقط در محدوده تولد تا مرگ زندگی می کنند اما در مقابل برخی افراد در قرون و اعصار زندگی می کنند و نام و رسم زندگیشان همچنان پس از سالهای متمادی زنده و تاثیر گذار هستند و متوقف و محدود به زندگی شناسنامه ای نیستند به تعبیری تاریخ ساز هستند و حتی بر انسانهای دیگر تاثیر گذار هستند گویی رسالت تربیت انسانهای پس از خود را بر عهده دارند.
به جز ائمه معصومین(ع) که از جانب خداوند متعال رسالت رهبری و هدایت انسانها را برعهده دارند، تاریخ از این انسانهای تاریخ ساز بسیار دارد که یاد و نامشان بر صفحات تاریخ حک شده است کسانی که در طول حیات خود گامهایی را برای بهبود شرایط برداشتهاند، راز ماندگاری این افراد این بوده که تلاش کرده اند دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند.
از جمله این افراد که در تاریخ به وفور یافت می شود میتوان به محمد بن زکریای رازی، شیخالرئیس ابوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، امیر کبیر، شیخ بهایی، امام خمینی(ره)، شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید تهرانی مقدم، شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد. البته در تاریخ نام کسانی هم که با اقداماتی شرایط را برای دیگر انسانها ناامن و خطرناک کرد نیز وجود دارد.
یکی از این انسان های تاریخ ساز استاد شهید دکتر مرتضی مطهری است که علاوه بر اقدامات و مبارزات سیاسی برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، برای گسترش دین اسلام نیز فعالیت های موثری انجام داد ایشان به لحاظ جایگاه علمی که داشت تالیفات زیادی را برای نسل های بعد برجای گذاشت که هنوز در دانشگاه ها و حوزه های داخل و خارج از کشور تدریس می شود.
* کودکی و نوجوانی استاد مرتضی مطهری
استاد مرتضی مطهری ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در شهر فریمان از توابع شهر مقدس مشهد در خانوادهای روحانی و با اصالت سیستانی متولد شد. پدرش شیخ محمد حسین کیخا (مطهری)، نوه شیخ محمد علی کیخا از معتمدین سیستان از دهکده کنگ پیران بخش پشتآب شهرستان زابل بود. ملا محمدعلی کیخا از علمای برجسته سیستانی بیش از یک قرن پیش برای نزدیکی بیشتر به حرم امام رضا(ع) و حوزه علمیه مشهد از شهرستان زابل استان سیستان و بلوچستان، به شهرستان فریمان در استان خراسان مهاجرت کرد و به همین دلیل مرتضی مطهری از شخصیتهای مهم و موثر انقلاب اسلامی کمتر به عنوان یک شخصیت سیستانی کمتر شناخته میشود.
شهید مرتضی مطهری در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. اندکی پیش از سفر مطهری به قم، عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه دار فانی را وداع و به رحمت خدا رفته بود و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری به عهده گرفته بودند.
* اساتید و چهرههای تاثیرگذار بر شخصیت شهید مطهری
مطهری مقدمات را نزد پدرش فرا گرفت، و از ۱۳ سالگی (سال ۱۳۱۱ش) در حوزه علمیه مشهد مشغول به تحصیل شد، کتاب «مطوّل» را نزد محمد صدوقی، و «شرح لمعه» را نزد سید شهابالدین مرعشی نجفی، آموخت، سال ۱۳۱۶ شمسی به قم رفت و در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر اساتید و بزرگان حوزه علمیه بهره برد، «فقه و اصول» را نزد آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی، «فلسفه و اصول» را در مدت 12 سال نزد آیت الله سیدروحالله خمینی، «فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر» را نزد علامه سید محمدحسین طباطبائی فراگرفت، مشهور است که وی در یادگیری هوش سرشاری داشت. مطهری هشت سال پایانی عمر خویش را بر اساس توصیه و ارشاد استادش علامه طباطبایی تحت تربیت اخلاقی سید محمدحسین حسینی تهرانی قرار گرفته بود و دستورات سلوکی و اخلاقی را از او دریافت کرد.
مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقهای وصف نشدنی، تلاش و فعالیت می کرد. پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفتزده کرده بود. امام خمینی الگوی علم و تقوا، درس اخلاق را که تشکیل داد و به انسانسازی پرداخت. مطهری به زیارت آن استاد شتافت و از چشمه جوشان علم و معرفت او سیراب شد. این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم علمی آن، درس «یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن». مطهری همواره در کنار مطالعه و تحصیل و تدریس، یکی از مهمترین کارهایش و بلکه عالیترین و مهمترین فعالیتش، راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحری بود.
قبل از نقل مکان سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، مطهری گاهی به بروجرد میرفت و از درس وی استفاده میکرد. وی مدتی نیز از درس و بحث اخلاقی حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره برد. سید محمد حجت (در اصول) و سید محمد محقق داماد (در فقه) از استادان دیگر مرتضی مطهری بودند. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و با فدائیان اسلام در ارتباط بود.
استاد مرتضی مطهری متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و یکی از دانشمندان اسلامشناس در قرن چهاردهم است. او از شاگردان برجسته امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله بروجردی و میرزا علی آقای شیرازی بود که توانست در تمامی رشتههای معارف اسلامی، صاحبنظری ژرفاندیش و محققی دقیق و در پارهای از حوزهها همچون فلسفه، «فقه و اصول فقه» در قله اجتهاد قرار گیرد.
* علاقهٔ زیاد و متقابل بین امام خمینی(ره) و شهید مرتضی مطهری
مطهری، حضور در درس اخلاق امام خمینی را موجب سرمستی می دانست، علامه طباطبایی را از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام معرفی و میرزا علی آقای شیرازی را نهج البلاغه مجسم خوانده و تاکید کرده میرزا علی آقای شیرازی که با نهج البلاغه همدم بود و نبضش با نهج البلاغه میزد، دست او را گرفته و اندکی وارد دنیای نهج البلاغه کرده است. مطهری مدتی نیز از شاگردان آیت الله سید رضا بهاءالدینی بوده است. او که از اساتید فلسفه و کلام اسلامی و تفسیر قرآن بود و آثار بسیاری در موضوعات مختلف نگاشته است، در مقدمه کتاب «علل گرایش به مادیگری» که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شد، بی آنکه به صراحت از امام خمینی نام ببرد، حضور در درس اخلاق ایشان را موجب سرمستی دانسته و تصریح کرده که تاثیر درس اخلاق امام خمینی، تا چند روز بعد پابرجا بوده است. مطهری بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی خود را تحت تاثیر درس اخلاق و سایر درسهایی میداند که در طول ۱۲ سال از امام خمینی فراگرفته است.
علاقه و محبت بین امام خمینی و شهید مطهری متقابل بود تا آنجا که پس از شهادت وی امام خمینی با تاثر و تالم زیاد فرمود: «فرزند عزیزی را که پارهٔ تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم».
* فعالیتهای دینی و اجتماعی شهید مطهری
مرتضی مطهری سال ۱۳۳۱ ش از قم به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه سپهسالار (دانشگاه شهید مطهری فعلی) و مدرسه مروی تدریس کرد. نخستین اثرش یعنی شرح کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم (اثر استادش علامه سید محمدحسین طباطبائی) را در سال ۱۳۳۲ منتشر کرد و از سال ۱۳۳۴ به تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران مشغول شد. او همچنین برخی از دروس حوزههای علمیه مانند شرح منظومه، شرح مطالع الانوار فی المنطق، شرح تجرید در کلام و مکاسب و کفایه الاصول را نیز تدریس کرده است. مطهری در طول این سالها با گروه فدائیان اسلام ارتباط داشت.
پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و در پی اعتراضات مردم به نظام سلطنتی پهلوی که منجر به بازداشت و تبعید آیت الله خمینی شد، مطهری نیز به همراه عدهای دیگر از روحانیون، توسط ماموران ساواک زندانی و پس از ۴۳ روز آزاد شد. بعد از قیام ۱۵ خرداد همکاری با جمعیتهای موتلفه اسلامی را آغاز کرد. در سال ۱۳۴۴ به خاطر انتشار دو جلد كتاب داستان راستان موفق به دریافت جایزه از یونسكو شد.
شهید مطهری سال 1346 با همکاری چند تن از همفکران اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد کرد، این یکی از جمله مهمترین کارهای مطهری نام برده شده است. مطهری در عاشورای سال ۱۳۹۰ قمری برابر با اسفند ۱۳۴۸ شمسی در حسینیه ارشاد علیه صهیونیسم سخنرانی کرد که منجر به دستگیری وی شد. سال ۱۳۴۹ نیز به خاطر دعوت به جمعآوری کمک برای آوارگان فلسطینی دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت و در سال ۱۳۵۰ به خاطر همکاری با حسینیه ارشاد به وسیله ساواک دستگیر و پس از بازجویی آزاد شد. سرانجام به دلیل اختلافنظرهای بین او و علی شریعتی، باعث شد سال مطهری سال 1349 از حسینیه ارشاد جدا شود.
* تدریس در حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران
مطهری در طول سالهای دهه ۱۳۵۰ شمسی، به توصیه امام خمینی هفتهای دو روز به قم عزیمت کرده و به تدریس در حوزه علمیه قم میپرداخت و همزمان در تهران نیز سلسله جلسات درسی در منزل و غیره تشکیل میداد. مطهری در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ در مسجد الجواد، مسجد جاوید و مسجد ارک و دیگر مراکز دینی تهران سخنرانی میکرد تا این که در سال ۱۳۵۴ ممنوع المنبر شد. سال 1355 رژیم شاه مطهری را (به بهانه درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات) از این دانشکده بازنشسته کرد. وی در همین سال با همکاری چند تن از روحانیان تهران، جامعه روحانیت مبارز تهران را بنیانگذاری کرد. سپس با سفر به نجف اشرف، با امام خمینی دیدار کرد.
فعالیت های علمی استاد با استفاده از سلاح قلم
استاد مطهری بعد از حدود سی سال بهرهگیری از قرآن و عترت، قدم در سنگر نویسندگی گذارد و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان اسلام شد. این مرزبان، فقط به حلّ مشکلات و پاسخگویی به سؤالهای موجود درباره مسائل اسلامی میاندیشید و هدف نوشتههایش همان بود. او معتقد بود دین اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین بتدریج در نظر مردم واژگون شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم از دین، آموزشهای غلطی است که به نام اسلام داده میشود. این دین مقدس بیش از هر چیز، از طرف برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه میبیند.
مبارزه با پدیده انحرافی التقاط
یکی دیگر از مهمترین فعالیتهای شهید ارائه ایدئولوژی اسلامی از طریق تدریس و سخنرانی و تألیف کتاب متعدد است. به باور شهیدمطهری، اهمیت اینگونه فعالیت فرهنگی به ویژه در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپگرا -که مطهری آن را پدیده «التقاط» مینامید- به اوج خود رسید. گذشته از امام خمینی، مطهری نیز دیگران را از همکاری با سازمان «مجاهدین خلق ایران» منع می کرد. در این سالها استاد مطهری به توصیه حضرت آیت الله سید روحالله خمینی هفتهای دو روز برای تدریس به قم میرفت و همزمان در تهران نیز به تدریس در منزل ادامه میداد. در سال ۱۳۵۵ به دنبال اختلاف با یکی از استادان دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته شد. همچنین در طول این سالها، مطهری با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.
مطهری سال ۱۳۵۶ در برگزاری مرام چهلم شهادت سید مصطفی خمینی در مسجد ارک تهران نقش اصلی را برعهده داشت و امام خمینی در نامهای از او خواست که از کسانی که در مسجد ارک حضور داشتند، تشکر نماید.
بعد از اوجگیری مبارزات ملت ایران علیه نظام ستمشاهی پهلوی در سال ۱۳۵۷ و استقرار امام خمینی در پاریس به آنجا رفت و مسئولیت تشکیل شورای انقلاب اسلامی را از طرف امام خمینی به عهده گرفت. وی همچنین هنگام بازگشت امام خمینی از تبعید به ایران، عهدهدار مسئولیت کمیته استقبال از ایشان بود و در روز ورود امام به ایران قبل از سخنرانی ایشان در بهشت زهرا سخنرانی کوتاهی ایراد کرد.
این روحانی شیعه، استاد فلسفهٔ اسلامی و کلام اسلامی و تفسیر قرآن، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریهپردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود. استاد مرتضی مطهری علاوه بر فعالیتهای علمی، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سیاست نقش بسزایی داشت؛ او از افراد تأثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران بود. از جمله فعالیتهای استاد، مبارزه با جریان فکری مارکسیسم، تاسیس حسینیه ارشاد، عضو هیئت موتلفه اسلامی و ریاست شورای انقلاب تا روز شهادت را میتوان نام برد.
* جزئیات شهادت استاد مرتضی مطهری
استاد مطهری که آرزویش شهادت در راه خدا بود و در کتاب ها و گفتارهایش، مقام بلند و ارزش والای شهید را با عباراتی نغز و حکیمانه نوشته و گفته بود، سرانجام به آرزویش رسید. شب چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ جمعی از اعضای شورای انقلاب در منزل دکتر سحابی جلسهای را درباره مسائل جاری کشور تشکیل دادند که تا ساعت ۱۰:۰۵ شب ادامه داشت. استاد مطهری در پایان جلسه از منزل سحابی خارج شد تا به طرف اتومبیل دوستش برود. وقتی که به اول کوچه رسید شخصی از پشت سر ایشان را به نام صدا زد. وقتی استاد سرش را به پشت برگرداند توسط او ترور شد. این شخص، یکی از اعضاء گروه منحرف فرقان به نام محمدعلی بصیری بود. پس از تیراندازی، استاد را به بیمارستان طرفه بردند، ولی معالجه اطباء و پزشکان اثر نداشت و سرانجام به شهادت رسید. پیکر استاد صبح پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت در میان جمعیتی انبوه از دانشگاه تهران تشییع و به قم منتقل شده و در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) نزدیک قبر آیات عظام حائری، صدر، خوانساری، به خاک سپرده شد.
روایت حمیدرضا نقاشیان از چگونگی ترور
حمیدرضا نقاشیان، از انقلابیهای قدیمی، در گفتوگو با نشریه «یادآور» در سال ۸۸ ترور آیتالله مطهری را اینگونه بیان میکند: «ترور مرحوم آقای مطهری از جنبههای دیگری هم قابل بررسی است. عمده افرادی که به دست گروه فرقان ترور شدند، برنامه روزمره منظم و آشکاری داشتند و پیداکردن آنها کار سختی نبود؛ اما درباره شهید مطهری، با توجه به اینکه جلسات شورای انقلاب مخفیانه برگزار میشدند و کسی از ساعت و محل برگزاری آنها خبر نداشت، اطلاع فرقان از جلسه آن شب بسیار سؤالبرانگیز است. جلسات شورای انقلاب در منزل آقای دکتر سحابی تشکیل نمیشد.
* روایت عطریانفر از بازجویی عوامل ترور
محمد عطریانفر درباره روند بازجویی از اعضای فرقان سالها قبل به «شهروند امروز» گفته بود: «در طول بازجوییها، تعدادی از بچههای فرقان درباره عملکرد غلط خودشان به پایان خط رسیده بودند و با بچههای بازجو همکاری میکردند؛ بهویژه بعد از ماجرای بازداشت و تسلیمشدن آقای گودرزی. یکی از بچههایی که با گروه بازجویی همکاری میکرد و حتی اجازه پیدا کرده بود که شبها به خانه برود، فردی به نام نیکنام بود که برادرش هم بازداشت شده بود.
برادر او در آستانه آزادی بود و حتی یکی از مسئولان وقت هم به دلیل اینکه سرنخ یا اتهامی جدی متوجه او نیست، تماس گرفته و با توجه به مذهبیبودن خانواده آنها، خواستار آزادی او شده بود؛ اما برادر این فرد که با بازجوها همکاری میکرد، تأکید داشت که برادرش آزاد نشود و میگفت او سرنخهای خوبی دارد، آزادش نکنید.
فشارهای برادر، باعث شد که او را آزاد نکنند. با توجه به اینکه قاتل آقای مطهری معلوم نشده بود و شخصیت این فرد هم با ابهاماتی همراه بود، بچهها حدس زدند که چه بسا او قاتل شهید مطهری باشد؛ اما ابهام تا زمان دستگیری اکبر گودرزی همچنان بر پرونده فرقان سایه افکنده بود تا اینکه با بازداشت گودرزی، او اعتراف کرد… . من شنیدم که آن فرد ضجه میزده و میخواسته است که زودتر به قصاص عملش برسد و معتقد بوده که این تنها راه پاکشدن اوست.
حتی من شنیدهام که همسر آقای مطهری تحت تأثیر این فضاها شبی که میخواستند قاتل آقای مطهری را اعدام کنند، متأثر بودند و گفتهاند که من به سهم خودم از حقم میگذرم و رضایت میدهم؛ اما مطهری فقط متعلق به من نبوده است».
* شهید مطهری در نگاه بزرگان
امام خمینی: «مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود مفت و به ملا اعلی پیوست لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود». «… تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن بی نظیر بود». «گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند به پیروزی رسید، لکن خسارتهای جبرانناپذیر نیز بدست منافقین ضد انقلاب بر ملت و به حوزههای اسلامی و علمی واقع شد. همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلامشناس عظیمالشان آقا، حاج شیخ مرتضی مطهری (رحمةاللهعلیه). «اینجانب نمیتوانم احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او این است که خدمات ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسیار است که دست جنایتکاران، این درخت ثمربخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت.» «مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزه دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. او در عمر کوتاه خود آثار جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق او به مکتب بود.»
آیت الله خامنه ای: «آقای مطهری در پیروزی این انقلاب بلکه در به وجود آوردن این انقلاب هم نقش بسیار داشتند… مرحوم مطهری جزو شخصیت ها و پیش روان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوت و صلابت شخصیت علمی اش، مخاطبان خودش را متواضع کرده بود».
کمتر کسی و کمتر اندیشمندی را مانند استاد شهید مطهری میتوان یافت که با این ظرفیت فکری و روحی مشغول به کار باشد. هر سخنرانیِ این شهید عزیز را میتوان یک کار تخصصی و پرمایه دانست. لذا شایسته است بر روی مبانی فکری و خط فلسفی ایشان کارهای زیادی بشود. آثار استاد شهید مطهری مبانی فکری نظام جمهوری اسلامی ایران است.
علامه طباطبایی: «مرحوم مغفور مطهری که دانشمندی بود متفکر و محقق دارای هوش سرشار و فکری روشن و ذهنی واقع بین. تألیفانی که از خود به یادگار گذاشته و تحقیقاتی که در اطراف مقاصد علمی و برهانی نگاشته و در لابلای کتاب هایش به چشم می خورد، اعجاب آور است».مرحوم مطهری یک هوش فوق العادهای داشت و حرف از او ضایع نمیشد. حرفی که میگفتیم میگرفت و به مغزش میسپرد. علاوه بر مسأله تقوا و انسانیت و جهات اخلاق که انصافا داشت، یک هوش فراوانی هم داشت و هر چه میگفتیم هدر نمیرفت، مطمئن بودم که هدر نمیرود.
علامه طهرانی: مرحوم آيه الله شيخ مرتضى مطهّرى (رضوان الله عليه) پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيّه… چند ساله آخر عمر خود بالعيان دريافت كه بدون اتّصال به باطن و ربط با خداى منّان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربّانيّه، اطمينان خاطر و آرامش سرّ نصيب انسان نمیگردد، و هيچگاه نمیتواند در حرم مطهّر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طوف كند و به كعبه مقصود برسد.و چون شمعى كه دائما بسوزد و آب شود، يا پروانهاى كه خود را به آتش زند، و همانند مؤمن متعهّدى كه شوريدهوار دلباخته گردد و در درياى بیكرانه ذات و صفات و اسماء حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سعه وجود خدا متّسع شود قدم راستين در مضمار اين ميدان نهاد.بيدارى شبهاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه وتوغّل در ذكر و فكر و ممارست درس قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان، و پيوستن به اهل الله و اولياى خدا، مشهود سير و سلوك او بود. رحمة الله عليه رحمةً واسعةً
آیت الله مشکینی: «ایشان یک اسلام شناس و درک کننده اسلام راستین بود و چون عقاید و عمل و اخلاق و روش و فروع را خوب درک می کرد… قهراً عده ای با مرحوم مطهری مخالفت داشتند و حداقل سه تیپ با ایشان مخالفند: تیپ اول مادیون ضد الهیون… تیپ دوم آقایان التقاطی… و تیپ سوم ملی گرایان».
* موزه شهید مطهری
شهید مطهری سال ۱۳۴۶ برای نزدیکی به حسینیه ارشاد، به خانهای در محله قلهک تهران نقل مکان کرد و ۹ سال در آن خانه سکونت کرد و بیشترین آثار خود را در این خانه تالیف کرد. این خانه در سال ۱۳۸۶ تبدیل به موزه شهید مطهری شده است. خانه دو طبقه دارد. در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم که قرائت خانهای هم دارد، کتابهای آن شهید به نمایش درآمده است. شناسایی، گردآوری، ساماندهی، معرفی و نگهداری از آثار استاد شهید از اصلی ترین اهداف این خانه تاریخی است. فضای مناسبی هم برای پژوهشگرانی که قصد مطالعه آثار استاد مطهری را دارند٬ در آنجا مهیاست. برگزاری سمینارها و نشستهایی با موضوع آثار استاد نیز از مهمترین برنامههای گروهی این خانه موزه است.
* تالیفات و آثار ارزشمند منتشر شده استاد
استاد مرتضی مطهری در طول دوران حیات خود بیش از ۵۰ کتاب تالیف و منتشر کرده است که امروزه بسیازی از این کتب در دانشگاه ها و حوزه ها و دیگر محافل علمی، پژوهشی داخل و خارج از کشور همچنان تدریس می شود برخی از مهمترین این آثار عبارتند از:
مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛
آشنایی با قرآن؛
اسلام و مقتضیات زمان؛
انسان کامل؛
پیرامون انقلاب اسلامی؛
پیرامون جمهوری اسلامی؛
تعلیم و تربیت در اسلام؛
توحید؛
نبوت؛
معاد؛
حماسه حسینی؛
خدمات متقابل اسلام و ایران؛
عدل الهی؛
داستان راستان؛
سیری در نهج البلاغه؛
سیری در سیره نبوی؛
سیری در سیره ائمه اطهار (علیهمالسلام)؛
شرح مبسوط منظومه؛
علل گرایش مادّیگری؛
فطرت؛
فلسفه اخلاق؛
فلسفه تاریخ؛
گفتارهای معنوی؛
مسأله حجاب؛
نظام حقوق زن در اسلام؛
قیام و انقلاب مهدی (عج).
آثار منتشر نشده
برخی از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از:
شرح منظومه (به زبان عربی به قلم حجةالاسلام شیخ محمدتقی شریعتمداری)؛
آشنایی با قرآن (جلدهای ۵ تا ۱۵)؛ فلسفه تاریخ (جلدهای ۲ تا ۴)؛
مسأله بردگی در اسلام؛
پانزده گفتار؛
توکل و رضا؛
انسانشناسی؛
حاشیه بر تفسیر المیزان؛ و …
انتهای پیام/