به گزارش صاحب نیوز به نقل از خطب شکن، ۲۶ شهریور ۷۵، آران و بیدگل به طور رسمی در تقسیمات کشوری به عنوان شهرستان ارتقا یافت. در این گفتگو با علی صیادیان، که از نزدیک در جریان مسائل مربوط به شهرستان شدن آران و بیدگل قرار داشت و اکنون ریاست شورای شهر آران و بیدگل را بر عهده دارد هم صحبت شدیم و راهی را که از آن روز تا کنون پیمودهایم بررسی کردیم.
***
از روند تبدیل آران و بیدگل از بخش به شهرستان بگویید.
موضوع شهرستان شدن آران و بیدگل، از ابتدای انقلاب مطرح بود، زیرا این شهرستان، که در آن زمان به عنوان «بخش آران» شناخته میشد، در تقسیمات کشوری بزرگترین بخش در کشور بود، ولی از نظر امکانات حتی در حد یک روستا هم برخوردار نبود. آران و بیدگل حدود ۵۰ هزار نفر جمعیت داشت، ولی فاقد یک پارک استاندارد یا یک سالن ورزشی بود.
مردم آران و بیدگل از ابتدا بیشترین مراودات خود را با کاشان داشتند. حتی مراکز تحصیلی در آران و بیدگل وجود نداشت و دانش آموزان مجبور بودند برای ادامه تحصیل در دورهی دبیرستان به کاشان بروند. البته در اواخر بخش بودن آران و بیدگل، کمکم رشتهی علوم انسانی در شهرستان تاسیس شده بود…
مقصود این که تا این حد در فقر امکانات به سر میبردیم. منتها هر چه به مسئولان وقت کاشان مراجعه میکردیم، پاسخ درستی دریافت نمی کردیم. از این رو اجماع شهر بر این شد که چاره در جدا شدن از شهرستان کاشان است.
مکاتبات و پیگیریها انجام شد تا آن که آقایهاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت به آران و بیدگل سفر کرد. در آن جا همهی نخبگان شهر متحد شدند و تنها خواستهای را که مطرح کردند شهرستان شدن آران و بیدگل بود. آن زمان آقای جهانگیری استاندار اصفهان بود و وقتی از نزدیک شرایط شهر را بررسی کرد به این نتیجه رسید که شهرستان شدن این بخش حق مردم است.
این نکته را همین جا بگویم که شهرستان شدن آران و بیدگل را مردم پی گیری کردند. حتی در مقابل برخی افراد که برای تصاحب جایگاههای سیاسی به دروغ خبر شهرستان شدن آران و بیدگل را اعلام و آن را به خود منسوب میکردند، طوری رفتار شد که آنان در عمل انجام شده قرار گیرند.
در مسالهی تقسیمات کشوری مشکلی با شهرستان شدن آران و بیدگل وجود نداشت؟
در ابتدا مشکلاتی بود، مثلا در قانون وجود داشت که هر منطقه برای شهرستان شدن باید حداقل دو بخش و هر بخش حداقل دو دهستان داشته باشد. اما آران و بیدگل با وجود استحقاق شهرستان شدن از نظر جمعیت و وسعت، تنها یک بخش داشت و نمی توانست شهرستان شود. به همین خاطر دهستان ابوزیدآباد از شهرستان کاشان جدا و به آران و بیدگل ملحق شد و به صورت بخش درآمد. در نهایت آران و بیدگل از بخش به شهرستان ارتقا پیدا کرد با دو بخش کویرات و مرکزی.
اولین فرماندار چه کسی بود؟
ابتدای تاسیس شهرستان آران و بیدگل، فرمانداری این شهرستان را به مهندس تفرشی، فرماندار کاشان سپردند. یعنی وی با حفظ سمت، فرماندار موقت آران و بیدگل هم بود. البته ناگفته نماند که مهندس تفرشی در زمینهی شهرستان شدن آران و بیدگل، کمکهای خوبی انجام داد و گزارشهای ایشان به استان نقش موثری در این امر داشت.
بعد از مدتی آقای عبدالرحمان به عنوان فرماندار انتخاب شدند و یک سال در این سمت حضور داشتند. پس از وی آقایان بهشتینژاد، دکتر زارع، فیروزیپور و سلگی در این سمت حضور داشتند. بعد از آن هم دو سه ماهی آقای رضایی سرپرست فرمانداری بودند تا هماکنون نوبت به آقای معینینژاد برسد.
در تبدیل بخش به شهرستان، نام منطقه چگونه تغییر کرد؟
آن زمان نام بخش در تقسیمات کشوری، بخش «آران» بود. چون ما میخواستیم تمام بافت اجتماعی شهر در نامگذاری لحاظ شود، تصمیم بر این شد که نام شهرستان، «آران و بیدگل» باشد.
در راستای رسیدن به هدفی که مدنظر مردم بود، اختلاف و بگو مگویی رخ نداد؟
شهرستان شدن آران و بیدگل حاصل وحدت مردم بود. البته الان هم عدهای خاص هستند که به بحثهای اختلاف آمیز دامن میزنند که بعید نیست اگر بگوییم از این اختلافات نفع میبرند. در حالی که مردم در مراودات اجتماعی و اقتصادی، با یکدیگر به صورت گسترده تعامل دارند و هیچ اختلافی در بینشان وجود ندارد.
پس ریشهی اختلافاتی که گاه و بیگاه رخ نشان میدهد چیست؟
من ریشهی این اختلافات را در محرومیت میبینم. به این معنی که همه به دنبال حق خود از امکانات هستند، که البته حرف درستی است. منتها باید این محرومیت را ریشهیابی کرد تا ببینیم این محرومیت از جانب چه کسانی ایجاد شده است. آن زمان نخبگان به این نتیجه رسیده بودند که محرومیتها به خاطر مشکلاتی بود که به خاطر عدم استقلال مدیریت شهری در آران و بیدگل ایجاد میشد و به همین خاطر اجماعی در بینشان شکل گرفت و نتیجه هم داد…
از آن زمان که بخش آران به شهرستان آران و بیدگل تبدیل شد، چقدر پیشرفت داشتهایم؟
ما راه زیادی را پیمودهایم. اگر شرایط امروز را با محرومیت آن زمان مقایسه کنید واقعا به پیشرفت آران و بیدگل پی میبرید. منتها واقعیت این است که هنوز هم کمبودهای زیادی وجود دارد که باید در راستای حل آن کوشید. هم اکنون شهرستان ما جادهی مستقیمی به مرکز استان ندارد، بخشها جادهای به مرکز شهرستان ندارند، حتی روستاها هم راه ارتباطی مناسبی به مرکز دهستانها ندارند.
با این حال شاید تا حدود زیادی مشکلات عمرانی شهرستان حل شده باشد، ولی این که از سوی مدیران بالاتر در تخصیص امکانات امساک وجود دارد، هنوز مشکلاتی را ایجاد میکند. حتی برخی مسئولان بالادستی هستند که برای دریغ کردن امکانات از شهرستان، هنوز بر سر بحثهای مربوط به اختلاف پافشاری میکنند و تلاش دارند وضعیت را به شکلی جلوه دهند که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. هر چند کمبود امکانات، هر چقدر هم که مسئولان امساک داشته باشند، ریشه در با هم نبودن ما دارد. اگر هر بار که مسئولی وارد شهر میشود، همه همصدا شوند و یک خواسته را مطرح کنند، مشکلات حل میشود، ولی وقتی هر کس متناسب با نیازهای بخشی از شهر و بدون در نظر گرفتن مصلحت کلی، خواستهی جداگانهای را طرح کند، نتیجهای حاصل نخواهد شد. باید در جهت رفع محرومیت همصدا شویم.
من یک خاطره از امساکهای مسئولان و سوءاستفادهی آنها از با هم نبودن خودمان خدمت شما بگویم: چند سال پیش طبق مصوبهی سازمان برنامه و بودجه آران و بیدگل باید سه سالن ورزشی میداشت. با این حال اصلا از سوی مسئولان برای تاسیس سالن ورزشی اقدامی صورت نمی گرفت. تا این که یک قاب سولهی ورزشی، به اشتباه به آران و بیدگل فرستاده شد. ما با اصرار این قاب سوله را در شهرستان نگه داشتیم و سالن ورزشی بهمن را با آن ساختیم.
بعدها که با یکی از مسئولان استان صحبت میکردیم، وی گفت من فکر نمی کردم این سوله در آران و بیدگل کار گذاشته شود. برای همین اجازه دادم در شهر بماند. در واقع او فکر کرده بود بر سر جاگذاری سوله، بین آران و بیدگل اختلاف پیش بیاید و به خاطر این اختلاف، به استان بازگشت بخورد! در حالی که با همکاری مردم شهرستان، با خیر و خوشی در محل سالن بهمن جاگذاری شد. حدود یک سال بعد هم توانستیم یک قاب سولهی دیگر را برای شهرستان جذب کنیم.
به نظر شما مسئولان شهرستان در جذب بودجه وظیفهی خود را به خوبی انجام میدهند؟
در مسألهی اختلاف، مسئولان حداکثر سعی خود را در زدودن این پندارهای نادرست انجام میدهند، ولی ممکن است نوع موضعگیریهای آنان به گونهای باشد که از دادن امکانات امساک کنند، مثلا در انعکاس و انتقال مشکلات ضعیف باشند.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
شهرستان ما ظرفیتهای بسیاری برای جهانی شدن دارد، ظرفیتهایی که واقعا منحصر به فرد است. گونههای جانوری، جاذبههای طبیعی مثل دریاچه نمک و تپههای ماسهای و از همه مهمتر، ظرفیت انسانی بالایی که در شهرستان هست، در هیچ جای دیگر یافت نمی شود. باید این ظرفیتها را شناسایی کرد و برای بهرهبرداری از آن برنامه ریخت.