سلسله واکنشهایی که در طول یک هفته اخیر از سوی بازیگران درباره عملهای جراحی زیبایی رسانهای شده، این پرسش را پیش میکشد که آیا بازیگران در برابر ذائقه مخاطبان ایرانی که با سینما قهر کرده اند تسلیم شده اند یا فضا سینما برای بازیگران حرفهای زن آنچنان ناامن شده که در پی قرار دادن چنین ممیزیهایی برآمدهاند؟
به گزارش صاحب نیوز به نقل از «تابناک»، به این اسامی اندکی دقت کنید: لیلا حاتمی، امین حیایی، سحر جعفری، امید زندگانی، شبنم قلی خانی، صبا کمالی، برزو ارجمند، آزیتا حاجیان، حسام نواب صفوی، فلور نظری، آرام جعفری، نیوشا ضغیمی، کتایون ریاحی، شیلا خداداد، سیما تیرانداز، لادن طباطبایی، بهنوش بختیاری، عاطفه رضوی، هانیه توسلی، الناز شاکردوست، کمند امیر سلیمانی، افسانه بایگان، نگار فروزنده، تینا آخوندتبار.
این اسامی تنها بخش بسیار کوچکی از بازیگرانی است که در خبرها عنوان شده بینیشان را عمل کرده اند و برخی شان نیز بسیار فراتر از این رفته و جراحیهای زیبایی فراوانی داشته اند و طبیعی است چندان درباره این ماجرا سخن نگویند و به همین نسبت بعید است دیگر همکاران این بازیگران نیز سخن تندی درباره چنین جراحیهایی به زبان بیاورند یا جمله ای معترضه ای را رها کنند که خطاب به این بازیگران باشد اما با این حال نمیتوان در این زمینه چندان مطمئن بود.
نیکی کریمی اعتراض خود را نسبت به برخی از بازیگران ایرانی و علاقه آنها به عملهای زیبایی ابراز کرد. وی در این رابطه نوشته است: «ماه گذشته زیاد سینما رفتم و فیلم دیدم و چیزی که خیلی توجهم را جلب کرد متاسفانه بازار داغ لبها و چانهها و گونههای تزریق شده و کاشته شده و خلاصه انواع و اقسام عملها و تزریقها برای رسیدن به زیبایی و کمال مطلوب بود.
بعد از دیدن فیلم “گذشته”؛ و دیدن سیمای ساده برنیس بژو با خودم فکر کردم واقعا چه بر سر این جامعه آمده؟ بازیگری که فیلمش برنده اسکار است و اینقدر شانس کار در اروپا و هالیوود را دارد و تازه شاید رقابت گستردهای پیش رو دارد با این سیمای ساده در فیلمها حاضر میشود اما بازیگران ما برای زیبا دیده شدن (به زعم خودشان) در تنها گستره پیش رو یعنی سینمای ایران دست به هر کاری میزنند که تازه نتیجهاش قیافهای مصنوعی و غیرعادی و غیرقابل باور است. واقعا آیا زیباییشناسی جامعه ما تغییر کرده و مردم ما از قیافههای مصنوعی خوششان میآید یا من نمیدانم این همه تلاش برای چیست؟»
تسلیم برابر تغییر ذائقه مخاطب ایرانی یا احساس خطر؟!
این نقدها در دورانی از سوی نیکی کریمی مطرح میشود که دیگر عمل جراحی زیبایی بازیگران ایرانی امر تازه ای محسوب نمیشود و همین مسئله این تعبیر را پیش آورد که فضا تا آنجا رو به وخامت گذاشته که بازیگران زن دارای رزومه سینمای ایران نیز از این اتفاق احساس خطر کردهاند، چرا که چهره های جذاب با چند عمل زیبایی، کم اشکال تر میشوند و آنچه بر پرده سینماها افتاده چنین تداعی میسازد که بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان نیز ترجیح میدهند به جای آنکه هزینه کلان برای جذب بازیگران زن پرسابقه کنند، سراغ این بازیگران خوش چهره و مملو از عمل جراحی بروند که بعضاً به تهیه کننده و کارگردان سرویس هایی نظیر مشارکت مالی نیز میدهند.
در این میان تنها نیکی کریمی نبوده که در چند روز اخیر از آنچه بر سینمای ایران می گذرد، انتقاد کرده و وضع بازیگران ایرانی را با بازیگران ساده اروپا مقایسه کرد، بلکه پرستو صالحی نیز از زوایه ای دیگر و در جایگاه بازیگری که دست به عمل های جراحی زیبایی زده و به نوعی قربانی چنین عمل هایی شده در مقام نقد ظاهر شد و در تلویزیون درباره عوارضی که تزریق ژل به بدنش داشته سخن به میان آورد که در نوع خود اتفاق بسیار جالبی است و نشان میدهد بازیگران زن به عنوان دخیل ترین قشر در این ماجرا دریافته اند که مردم دیگر برای تماشای چهره های عروسکی حاضر به خرید بلیت پنج هزار تومانی سینما نیستند.
حال در این شرایط که چنین فضایی نسبت به زیبایی غیرطبیعی بازیگران سینما شکل گرفته، نیوشا ضیغمی با همسرش اقدام به تاسیس کلینیک زیبایی کرده و در این باره گفته است: «یک کلینیک زیبایی و سلامت پوست تاسیس کرده بودم که متاسفانه به دلیل بی درایتی و عدم مسولیت پذیری پزشکی که در این کلینیک با ما همکاری داشت، ترجیح دادم این مرکز را تعطیل کنم. از این پزشک هم در مراجع قانونی طرح شکایت کردم و هنوز هم پیگیر شکایتم هستم. در هر صورت به دلایل اتفاقاتی که افتاد آن مرکز تعطیل شد و بعد از وقفه ای که در این میان ایجاد شد، تصمیم گرفتم کلینیک جدیدی را راه اندازی کنم. فکر می کنم سلامت پوست، مو و بدن در کنار زیبایی مساله مهمی است که باید به آن توجه داشت. ما در این کلینیک بیشتر به مسائل مربوط به سلامت پوست، مو و بدن می پردازیم و همه کارها زیر نظر پزشک متخصص انجام می شود.»
این کشمکشها که طبیعتاً دغدغه بخشی از جامعه کنونی را نیز شامل میشود، به هر دلیلی باشد، یک فرآیند مثبت برای سینمای ایران است که حضور در سینما را صرفاً با تکیه بر مزیت زیبایی – آن هم از آن نوع غیرطبیعی دشوارتر از پیش میسازد و این اتفاق مبارک را به هر شکل ممکن باید دامن زد، چرا که در یک سینمای سالم بازیگر دارای فن بازیگر اما فاقد چهره زیبا بر بازیگر زیبا اما فاقد حداقل فن بازیگری ارجحیت دارد.