به گزارش خبرنگار صاحب نیوز، شناسنامه هر اصفهانی بر سر زبان اوست. آنقدر این لهجه شیرین و جذاب است که هر جا دهان باز کند. همه خواهند فهمید که از خطه سرزمین هنر یعنی اصفهان برخواسته است.
گرچه گز اصفهان و بریانی و خورشت ماستش هم این شهر را در حد خود معروف کرده است. چند روز پیش فیلم نشستی را دیدم در تالاراشرف از مرحوم استاد کسایی، استاد بزرگ و مسلم نی.
استاد کسایی آهنگ های معروفش را با الهام از لهجه اصفهانی ساخت و می گفت؛ من آهنگ هایی که می سازم بر اساس محاوره های مردم کوچه و بازار است.
وی ادامه می دهد: روزی در بیمارستان بودم. خانمی بچه خودش و خواهرش ظاهرا تصادف کرده بودند. خانم با حالت غمگین و ریتمیک خطاب به خواهرش با لهجه غلیظ اصفهانی در حالی که گریه می کرد گفت: آجی….آجی….دکترا میگن بِچه یی تو که چیزیش نیس…آما بِچه یی منو میگن ستونی فقرات… ندارِد ندارِد ندارِد…
استاد کسایی می گفت؛ خانه که آمدم مدام این آهنگین بودن غم مادر برای بچه اش در ذهنم تکرار می شد تا بالاخره بر اساس آن آهنگی را ساختم و از قضا بسیار معروف هم شد.
استاد کسایی یک آهنگ معروف شاد دیگری هم دارد؛ که ماجرای ساخت آن را اینگونه توصیف کرد.
در شهر اصفهان مردی(صمصام) بود که مثل بهلول رفتار می کرد. وقتی در بازار می آمد سلامش می کردند؛ اول عادی و بعد به صورت ریتمیک جواب سلام دیگران را می داد. مرد می گفت: سلام علیکم….سلام علیکم….سلاموُ علیکم سلاموُ علیکم…سلام علیکم …سلام علیکم سلام علیکم…
و از قضا این ماجرا هم الهامی شد برای ساخت یک آهنگ شاد دیگر برای استاد کسایی.
نمونه ای از شیرینی لهجه اصفهانی
چوریه از تو حیاط ورمالیدس تو سیبه؛
جوجه از توی حیاط فرار کرد توی کوچه بن بست
ننه با عصبانیت میگه:
اِلای، درد و بِلایی حج رمضون گندلی شد، آتو گولیا چشاد ورجیگد
گندلی:اشیاء به هم پیچیده
گولیا چشاد: مردمک چشم هات
ورجیگیدن: پریدن
ننه در حال بیمار خطاب به پزشک:
انگار جاروی خیس پشتم می کشند
آ کفی پام ذوق ذوق می کوند
آ تویی سرم سندون می کوبن
(کنایه از سردی کردن و سرماخوردگی بدن)
پیرمرد خطاب به گزارشگر
کارا کسبی ما کساد مسادس…
گزارشگر: کساد که یعنی بی رونق…مِساد یعنی چی؟
پیرمرد: مِساد یعنی هر کی هر چی خریدس…، فرداش میاد پس میدد…
عروس اصفهانی خطاب به مادرش
گلباجی ام ، چشاش ورقلمبید آ وخیزاد رف دیگه ام قپی نیمد…
گلباجی:خواهر شوهر
ورقلمبید: برجسته شدن
وخیزادن: پاشدن
قپی:گزاف و تشر زدن
واما تاریخچه لهجه اصفهانی از دریچه ویکیپدیا
لهجه اصفهانی یکی از لهجههای زبان پارسی است. فارسی اصفهانی لهجهای از فارسی استاندارد (معیار) است که با آن تفاوتهای آوایی، واژگانی و گهگاه ساختواژهای دارد. تفاوت لهجه اصفهانی با دیگر لهجههای زبان پارسی، هم در زیر و زبر آوایش واژهها است، و هم در آهنگ ادای جملهها است. در لهجه اصفهانی، واژههایی نیز بکار میرود که در دیگر لهجهها کمتر بکار میروند و یا فراموش شدهاند.
گویش قدیمی اصفهانی لهجه کنونی مردم اصفهان باز مانده، دگرگونیافته و سائیدهٔ زبان پهلوی از دوره پارسی میانه است. لهجه اصفهانی، به عنوان گونه محاورهای ویژه مردمان اصفهان، از همان روزگار ساسانیان، در کنار زبان پهلوی (پارسیک) رایج، وجود داشته و پا به پای دیگر لهجههای پهلوی درگوشه و کنار سرزمین ایران و گویشهای آغازین آنها، میبالیدهاست.
در سدههای نخست و دوم هجری، میان پارسی دری رایج در خراسان با پارسی رایج در مناطق مرکزی و جنوبی ایران برخی تفاوتهای لهجهای وجود داشتهاست. در پارسی رایج در خراسان وامواژههای پارتی بیشتر بوده و پارسی مناطق مرکزی و به ویژه جنوبی به پهلوی بیشتر همانندی داشتهاست. به دلیل اینکه لهجه اصفهانی، از لهجههای مرکزی ایران است، میتوان گفت که اصفهانی گونه محاورهای از پهلوی بوده که در اصفهان به آن سخن گفته میشدهاست.
قدیمیترین ماخذی که در آن به لهجه اصفهانی اشاره شده بهینه التقاسیم فی معرفهالاقالیم تالیف ابوعبدالله محمدبن احمدالمقدسی در سده چهارم هجری است. بر اساس نوشتههای ابن مقفع در سده پنجم، مردم اصفهان هنوز با زبان پهلوی کمابیش آشنا بودند و به آن گفتگو میکردند.
اما لهجه ی اصفهانی به قدری آهنگین و جذاب است که خود منشاء الهام برای خلق هنرهای دیگر است. این لهجه باید مورد توجه مسولان قرار بگیرد و میراث فرهنگی برای ثبت ملی آن بکوشد.
اما در حالیکه رییس فرهنگستان زبان فارسی، و رییس کمیسون فرهنگی مجلس نهم، از حمایت مسولان و متولیان اصفهانی در ثبت لهجه اصفهانی، به عنوان میراث معنوی خبر داد.
بد نیست حجه الاسلام سالک، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس دهم که خود نیز اصفهانی است، این مقوله حساس و مهم را پیگیری کند و از سازمان میراث فرهنگی و شورای شهر اصفهان بخواهد تا اقدامات لازم در جهت ثبت لهجه اصفهانی را انجام بدهد.
صاحب نیوز – مریم ابراهیمی دینانی